سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سنگ صبور

به سنه یک هزار و چهارصد و بیست و شش و یا به عبارتی 1384 خورشیدی بود که در یکی از روزهای پایانی پائیزی قصد بر مسافرتی چند روزه بر جانمان رخنه کرده و چنان شد که بر آن همت گماردیم که راویان اخبار و طوطیان شکر شکن در این باب فرموده اند بسیار سفر باید تا پخته شود خامی برو کار می کن مگو چیست کار و اینها.  

ابتدا برای طی مسیر پیشنهاد طیاره شد اما ترس بر سر جان و تجارب تلخی که خود از آن داشته ایم باعث شد که این بار را بی خیالش شویم و عطایش را به لقایش ببخشائیم که این روزها راه های زمینی با تمام خطراتش امنیتی بیشتر از راه آسمانی دارد و البت دشمنان اسلام و مسلمین همواره در کمین.

کاروانسرا، ترمینال جایی بود که استران و اشترانش را پدیدگانی ولو نام(بر وزن بلبل) تشکیل می دادند و نیز دفتر و دستکانی بود که از آنجا می بایست ورق پاره هایی بلیط نام به بهایی می خریدندی و سپس طی طریق می نُمودندی. بلیطینی ابتیاع نمودیم تا در تنهایی و فارغ از مصاحبت جنیان و انسیان و ایضا سبیل کلفتان و بحث و جدل با شوفر و غیره و ذالک اندک فرصتی یابیم تا به خود اندیشیم که فواید بس عظیمی در پی دارد!

و اینچنین شد که سفر در ابتدا چهار پنج روزه و سپس دو هفته ای ما پس از طی یک جعده شش ساعتی، آغاز نمودن گرفت و ما را مدتی از خانه و خانواده و ایضا عوالم دنیای مجازی و اینترنت و اونترنت دور ساخت.( با عرض شرمندیدندگی)

از شرح ما وقع سفر و خوشی ها یش می گذریم که مثنوی هفتاد مگ بلاگ می شود و از حوصله ما و شما خارج. و فقط به این جمله بسنده می کنیم که جای همه دوستان خالی.

اما از آنجاییکه خداوند رحمان و رحیم بسیار روزی رسان است، راه برگشت را با اسب تیز تک فرانسوی آمدند دنبالمان، و سفر شش ساعته را اینبار به برکت آزاد راه هایی بس پر عوارضی (پول زور وگیر خانه) نزدیک بود سه ساعت ونیمه به پایان برسانیم که در حدوث یک اشتباه، در بزرگراههای ورودی پایتخت آلاخون والاخون شدیم تا آنجا که در ربایش حوزه مغناطیسی حرم حضرت عبدالعظیم نزدیک بود به توفیق اجباری زیارتی نایل گردیم که از هر مسیر می رفتیم از راه حرم سردر می آوردیم و این نبود مگر در سایه الطاف جلیه برخی که به برکت آن بیشتر تابلوهای راهنما به مساجد و احارم( جمع حرم) اختصاص یافته اند.

و این بود یکی دو گوشه از سفر عریض و طویل مان تا بَلکن توضیحی باشد برای این غیبت چند روزه که اسباب دل شورگی برخی را فراهم نموده بود.

به تاریخ بالا نبشتم میرزا سنگ الصبور الدوله خان دارقوز آبادی عَرَبزده

 


نوشته شده در سه شنبه 84/10/13ساعت 1:23 عصر گفت و لطف شما ()

Design By : Night Melody