بخشي از عشق محبت و دوستي است و بخشي از انسان قلب است و بخشي از خانه ي دل ما زبان است که گوياي حقايق درون ما مي باشد. آري آنچه در دل هست در زبان نيز هست و زبان کليد و ابزار هر دعا و راز و نيازي است.
بايد از زبان خوبتر از اين استفاده كرد. زبان سرخ، خيلي كارها مي تواند انجام بدهد. ادب در تزيين و زينت كلام، فوق العاده مهم است. اگر قبل از حرف زدن، بيشتر فكر كنيم، آمار غلط گفتن هايمان كمتر و درصد حرفهاي بد و بي ادبانه ي مان كاهش مي يابد.
آموزش حرف زدن و تكلم و صحبت كردن و سخنراني، بايد به عنوان يك واحد درسي در دوره دبستان تا دانشگاه پيگيري شود.
اصولا در مقاطع تحصيلي ما و در سيستم آموزشي ما، جاي خيلي چيزها خالي است كه بايد با يك بررسي كارشناسانه همه ي اين نوقص برطرف شود.
چرا بايد همه چيز ما حتي نظام آموزش و پرورش و دانشگاه ما بر اساس تقليد باشد؟ چرا ما نبايد براي خودمان سيستمي مستقل و كارآمدتر از سيستم هاي وارداتي مصطلح بسازيم و خلق كنيم؟ پس قوه خلاقه و درك بالاي ما ايراني ها و اصولا مسلمانها كجا رفته است؟
تقليد در زندگي انساني مبناي خاص و اصولي ندارد و اصولا فقط به عنوان يك مسكن و سوپاپ اطمينان است و نبايد به عنوان يك اصل كلي باشد. بلكه اصل براي انسان نوآورد اين است كه هميشه مبتكر و سازنده و خلاق باشد و يواش يواش روي تقليد و مسائل چشم و هم چشمي، خط بطلان بكشد.
در پرتو اين نگاه، جهاني خواهيم داشت پر از درك ها و روش ها و قرائت هاي جديد و خلاقيت ها و اختراعات حيرت زده اي كه مليونها برابر بهتر و جالب تر از وضع موجود خواهد بود.