سلام سنگ صبور عزيزم
حس غريب ترين چيزي است كه وقتي مي آيد انسان در هاله اي قرار مي گيرد كه دنيايي در دنياي آدما مي سازد.
به يه شعر مهمونت مي كنم:
چو بستي در بروي من به کوي صبر رو کردمچو درمانم نبخشيدي به درد خويش خو کردمفشردم باهمه مستي به دل سنگ صبوري رازحال گريه? پنهان حکايت با سبو کردم
راستي از اينكه سرزدي ممنون