• وبلاگ : سنگ صبور
  • يادداشت : يه شعر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تبريك ميگم وبلاگت با صفاست

    هر بار آن عكس را مي ديد، از گوشه ي چشمش دو سه قطره اشك ....

    چهار تا جوان رعنا كه كنار رودخانه ايستاده اند و سر تا پا در لباس غواصي فرو رفته اند. ان را كه كنار خودش ايستاده بود مي ديد با همان خند ه هاي دوست داشتني ، انگار نه انگار كه هوا سرد بود. حالا ان سه نفر رفته اندو او مانده و مدام از خودش مي پرسد :"چطور مي توانستيم در ان سرما برويم توي اب؟"

    و وقتي پشت عكس را مي خواند ،يادش مي ايد كه چه ذكري مي گفتند. يك دست خط قديمي و اشنا پشت عكس است كه نوشته:"بهمن 1365/ يا اباالفضل....

    به ما هم سري بزن نظرت رو درباره وبلاگم بگو برايم مهم است

    اگه قابل بوديم لينك ما رو هم بذار تا تبادل لينك كنيم