خدا نكنه از زمونه عقب بمونيم
يهو مياي به خودت كه مي بيني : همه رفتند و تو موندي
و تا حالا با يه ژست مسخره، درجا مي زدي
سلام
جالب بود .بويژه باتوصيفي كه كرده بودي توانستم بخوبي تجسم اش كنم.
چهلم يكي از اين آقايون حدود سالهاي 1373 تا 1376 بود ،دقيق يادم نيست رفته بوديم 20 تا 30 نفر همهشون از همين هايي كه ميگي به ترتيب اومدن لنگشون را زدند و رخصت وبلند بلند فاتحه ميخوندند......................
آي من خوشم اومده بود .اون بهترين مراسمي بود كه در مسجد ديدم.