پيام

سنگ صبور
93/10/22

+ * کي مي ياد مشاعره؟*

###پاورچين### 93/10/23

سلام زياد شعر بلد نيستم. شب شما بخير

سلام...باشه تقلب هم قبول...

من ولي بلد نيستم

من نميام^_^

مي تونين تقلب کنين....مهم نوشتن يه شعر قشنگه...

چرا زهرا؟؟؟

من هستم بفرما

ميازار موري که دانه کش است:)

شروع کن آقا رضا

که جوجه پدر سوخته چاقو کش است...:) آواي من

آقا رضا پس کوشي؟؟

آوا شروع مي کني؟

=) تو رامن چشم درراهم

جواب بدم يني از الان شروع

من امشب سرخوش و مست و غزلخوانم....به جام مي پناه آورده ام از غم گريزانم...

آوا؟

حسش نيس اصن

منم عاشق دل خسته که دگر بال و پر ندارد

کم کم خودش مي ياد زهرا

دردم از يار است و درمان نيز هم....دل فداي او شد و جان نسز هم....

خب بگيد اول نوبت کيه بعد و بينم من چندميم

نوبت شماست...بفرمائيد با ميم

آوا رفتي؟

ميرود عمر عزيز ما.دريغا چاره چيست/دي برفت وميرود امروزو فردا چاره چيست

بله سنگ صبور؟

تا تو نگاه مي کني کار من آه کردن است...اي به فداي چشم تو اين چه نگاه کردن است؟؟

نه هستم داشتم به شعر باميم فکر ميکردم

توبه کردم که دگر توبه ي بيجا نکنم

با ت؟ منتظرم

تا نگريد طفلک حلوافروش/ديگ بخشايش کجا ايد به جوش

مازبالاييم وبالا ميرويم/ما زدرياييم ودريا ميرويم

شه شمشاد قدان خسرو شيرين دهنان...که به مژگان شکنند قد همه صف شکنان...

شب در اين اميدم که نيسم صبحگاهي////به پيام آشنايي بنوازد آشنارا

نيست درعالم زهجران تلخ تر/هرچه خواهي کن وليک ان نکن

نرگس از چشم تو دم زد بر دهانش زد صبا...درد دندان دارد اکنون مي خورد آب از قلم...

اول به تو اي مرشد ديوانه سلام...من بعد به ساکنان اين خانه سلام

ميم بايد مي دادي...ولي باشه قبول

مرنجان دلم را که اين مرغ وحشي ...زبامي که برخواست مشکل نشيند....

محبوب دلم زمن جدايي تا کي؟/من درطلب تو وبيوفايي تا کي؟

مي بهشت ننوشم ز جام ساقي رضوان////مرا به باد چه حاجت که مست و بوي توباشم

يارب مکن از لطف پريشان ما را....هر چند که هست جرم و عصيان ما را

يه دل ميگه برم برم ///يه دلم ميگه نرم نرم

ما زمردن خشت مي گرديم و بس...نازکند آنان که ساغر مي شوند

از خدا جوييم توفيق ادب/بي ادب محروم ماند از لطف رب

دل مي رود زدستم صاحب دلان خدارا////دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم...فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو در اندازيم...

من رفتم:'(

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا....بي وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

چرا؟ جواب دادم که

از دوست به يادگار دردي دارم/کان درد به هزار درمان ندهم

خداحافظ

مرا چشميست خون افشان ز دست آن کمان ابرو...جهان بس فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو

مي مخور.ميبر مسوزان مردم ازاري مکن...اين دورورز عمر کوته را دل ازاري نکن

به سلامت آقا رضا

خواهش...بفرمائيد

وصف تو کار واژه هاي لال من نيست/اين شعرهاي عاشقانه مال من نيست

اِ.....باشه..خدافظتون

بابا اينجا هرکي واس خودش ميگ نوبتي ني

ني حريف هر که از ياري بريد...نغمه هايش.....(بقيه رو يادم رفته:) ) نغمه هايش نغمه هاي ما دريد (فکر کنم)

آواي من ادامه بده

شکست اخر سکوت خانه ي من/کسي در ميزند عشق است شايد

اِ من با ش گفتم که:)

دائم دل خود زمعصيت شاد کني/چون غم رسدت خداي را ياد کني

يار با ماست چه حاجت که زيادت طلبيم....دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

ياد وصال ميکنم ديده پ اب ميشود/شرح فراق ميکنم سينه کباب ميشود/..در جوا ب به خودم گفتم:)

در ميکده و در که جانانه تويي تو...مقصود من از کعبه و بتخانه تويي تو

سرزنشم مکن اگر از همه پا کشيده ام/طبع لطيف ادمي با همه سر نميکند

دوش سوداي رخش گفتم ز سر بيرون کنم...گفت کو زنجير تا تدبير اين مجنون کنم...

وقت است که بنشيني وگيسو بگشايي/تا با تو بگويم غم شب هاي جدايي

مادر موسيقي بهشت همچون صداي توست/گوش دلم به زمزمه لاي لاي توست

تو نيکي مي کن و در دجله انداز...که ايزد در بيابانت دهد باز...:)

اي بي خبر از سوخته وسوختني/عشق امدني بود نه اموختني

:) زان لحظه که ديده بر رخت واکردم/دل دادم وشعر عشق انشا کردم

مراخـــــود کرده بايد خواند تدبـــــيري نميــــدانم هــــــمه ديوانه ام دانند و مــــــن در گــير طوفانم

در اين فکرم که خواهي ماند با من مهربان يا نه؟/به من کم ميکني لطفي که داري اين زمان يانه؟

مرا به غير عشق به نامي صدا نکن/غم را دوباره وارد اين ماجرا نکن

@};- @};- @};- @};- @};- بسيار عالي :)

هر دم از اين باغ بري مي رسد تازه تر از تازه تري مي رسد

مرد را دردي اگر باشد خوش است / درد بي دردي علاجش آتش است

درد عاشقي را دوايي بهتر از معشوق نيست/شربت بيماري فرهاد را شيرين کند

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود....آن راز سر به مهر به عالم ثمر شود

تو مپندار که خاموشي من/هست برهان فراموشي من

نازنينا با به ناز تو جواني کرده ايم...ديگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

نزن بر سر ناتوان دست زور ....ک گيرش افتي چو مور

داني زچه غنچه خون کند چهره زشرم؟/زان روي که کار اون گل انداختن است

که روزي بيفتي به پايش چو مور...آقا رضا اين درسته

خخخخخ گفتم حاضري بزنم

اي غايب از نظر به خدا ميسپارمت/جانم بسوختي وبه دل دوست دارمت

تا تواني دلي به دست آور...دل شکستن هنر نمي باشد

روم به جاي دگردل دهم به يار دگر/هواي يار دگردارم وديار دگر

رسم عاشق کشي وشيوه شهر آشوبي...جامه اي بود که بر قامت خود دوخته بود

تورا باغير ميبينم صدايم درنمي ايد/دلم ميسوزد وکاري زدستم برنمي ايد

روزگاري ک در آن نيست کسي يار کسي ... يارب اي کاش نيوفتد ب کسي کار کسي

دوستان درد پريشاني من گوش كنيد/ قصه بي سر و ساماني من گوش كنيد

در اغاز محبت گر پشيماني بگو بامن/که دل زمهرت برکنم تا فرصتي دارم

دوستت دارم و دانم که تويي دشمن جانم...از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم...

يکسال ديگر امدو دنيا عوض نشد/چيزي بغير پيرهن از ما عوض نشد

درختي کز جواني کوژبرخاست/چو خشک وپير گردد کي شود راست

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند...وندر آنطلمت شب آب حياتم دادند

مي بخور منبر بسوزان .... اما حق مردم رامخور

ميروي وگريه مي ايد مرا/ساعتي بنشين که باران بگذرد

يکي يکي تو رو خدا...:)

تپ شعرم چقد رفته بالا واي خدا

خوابت نگرفته؟

در اين بهار تازه که گلها شکفته اند/لبخند عشق زن که شکوفا ببينمت

:) باشه....نه...ميخوام برم لغت حفظ کنم تازه

تا تويي با من جهاني با من است...ور جدا باشي منم تنها ترين

باشه پس ديگه وقتتو نمي گيرم.ممنونم از اين که اومدي...شب خوش

مرا مهر سيه چشمان از ياد نخواهد رفت

نيازارم زخود هرگز دلي را/که ميترسم در او جاي تو باشد

دير اومدي آقا رضا...ديگه داريم بساطو جمع مي کنيم:)

مگ نگفتم

خواهش ميکنم...يکم شعر نوشتم دلم واشد....شب بخير

شبخير هنگ کردم بخدا

خودم تنها مينويسم تاصب بدون درد سر

:) شبتون خوش...بازم ممنون....خيلي خوب بود....

آقا رضا دست شما هم درد نکنه....با مشارکت تون. به قول آقاي لنگرودي ادخال سرور شديم...:)

من شعر دوست دارم ولي خيلي بلد نيستم

منم مشاعره دوست دارم

مطمئنا شعراي زيادي حفظ ايد. فقط بايد تمرين کرد

منم دوس دارم

هعي ...يه وقتي تمام شعراي حافظ رو حفظ بودم .....

مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد /قضاي آسمان است اينو ديگرگون نخواهد شد

خانم فيزيک و نگارستان خيال امشب هم احتمالا مشاعره داريم.....تشريف بيارين خوشحال مي شيم....

ممنون جناب انتطار....چرا فقط يکي؟؟

سنگ صبور

رتبه 0

0 برگزیده

1086 دوست

گروه های عضو

برگزیدگان مجله اسفند ماه

1 - عارفانه هاي يک دوست

1 - جوادتبريزي

2 - .: ام فاطمه :.

2 - ‍‍‍‍* راوندي *

30 رتبه برگزیده

1 - آواي روستا

2 - « لنگرودي »

3 - *ابرار*

4 - ذره بين زنده

5 - * گل نرگس *

6 - تبسم بهار ♥

7 - قافيه باران

8 - خادمة الشهدا

9 - علي در کلبه درويشي

10 - محمد_عابديني

11 - ياسيدالکريم

12 - هما بانو

12 - * کميل *

13 - .:راشد خدايي:.

14 - *بنت فاطمه*اظهر

15 - گلهو قطعه اي ازبهشت

16 - انديشه نگار

17 - *زهرا.م

18 - مجنون الحسين ع

19 - *ميثم*

20 - ||عليرضا خان||

21 - شبستان نور

22 - * هاتف *

23 - در انتظار آفتاب

24 - «امير معظم»

25 - *قاصدك*

26 - ♥ ح. بالايي

27 - ساعت يك و نيم

27 - محمد جواد س

28 - شهريار کوچه ها

28 - مهسا خانوم

29 - ميراب عطش

30 - قلمدون

30 - *سحربانو*

بیشتر

برچسب های پرکاربرد

مجله پارسی نامه
مدیر پارسی یار
صفحه خانگی
اوقات شرعی
نسخه قدیم
قوانین سایت