پيام

سنگ صبور
93/12/13

+ حالا که رفته اي پرنده اي آمده است در حوالي همين باغ روبرو هيچ نمي خواهد ، فقط مي گويد : کو کو …. .

فائزه22 94/1/17

محمدرضا عبدالملکيان

حالا که آمده‎اي؛ همين يک کلمه کافي است، آمده‎اي... محمدرضا عبدالملکيان

يه کم زيادي تحويل نگرفتن؟؟!!:-|

منظورتون کيه؟؟؟

جناب عبدالملکيان ديگه....

چه زيبا ... اگر رفته بود حتما بازنشر ميزدم ! دي:

کيو تحويل گرفته؟؟؟

همونيو که اومده

شبگرد...!!:-|...رفته که تازه

تو چرا حسوديت ميشه؟؟؟ حالا برا تو مي نوشت چار دستي محکم چسبيده بوديش که کسي به شعر دست نزنه هااااا

جل الخالق.....:-| ...من بودم که اصلا تحويل نمي گرفتم اين شعرو...

اوه اوه ميخاي سعدي رو با دم مسيحايي زنده کنم برات غزل بگه؟؟؟

نه نرفته :|

فکرامو بکنم....:-|

رفته شبگرد:-/

قضيه تو و شبگرد مث مرغ و تخم مرغ فک کنم تا صبح ادامه داشته باشه، رخصت ...

بابا نرفته .. اصلا نيومده که بره x-(

باشه اصلا هر چي شما مي گي....:|

B-)

يه چيز ديگه: من کوکو ميخام، خودت نوشتي، اونم از نوع سبزي حياط، زود

:-|

@};-

بسيار لطيف..

نظرات:)

ممنون مهسا جان....خانم رهنما....:)

@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-

واي خيلي قشنگ بود ^_^ @};- .... کو کو ....

نتونستم از اين بگذرم .. بازنشر و نگهداري :‌)

ممنونم ريراي عزيزم...

سلام. ..

سلام...حالتون چطوره؟

:‌)

الحمدلله، شما نيستين يا شما نيستين؟؟؟ ما که هستيم زير سايه تون :)

پس حتما من نيستم خودم نمي دونستم.. لابد سايه رو هم اشتباهي گرفتين مال يکي ديگه بوده...:)

فيداتونو که ميشه مرور کرد، وقتي نيستين...

تازه از سر کار برگشتم، کلي خسته ام، حرف آخرمو ميگم و باي...

حالا که آمده‎اي حافظ درست گفته است يوسف گمگشته‎ي من...

متوجه نشدم...شبتون خوش و بدرود....

متوجه چي نشدي؟؟؟ :) کافيه شعره رو متوجه بشي، بقيه رو بعدا متوجه ميشي

شب خوش....:)

حالا بايد بخوابم؟؟؟

فعلا برين خستگي تونو در کنين....

کجا برم؟؟؟ بارون ميادااااا

ديشب بارون شديد از ساعت دو و نيم نصفه شب شروع شد تا چهار و نيم يه بند باريد... چه کيفي داره وايستي پشت پنجره و بارونو تماشا کني... وقتي نميتوني زيرش قدم بزني

مضمون فيدي که زده بودين و ساعت سه و نيم نصفه شب و پنجره و بارون و چيزاي ديگه رو که کنار هم بذاريم ....معلوم مي شه که تنهايي چه کيفي داشتين برا خودتون مي کردين....:)

@};- @};-

کو کو هاي پرندگان بيشتر به تنهاييم کمک ميکنن...که بگم ...کو کو....:دي

صحراي عزيزم...@};- ...//جناب انتظار... پلنگاتونو آزاد کنين :) ...///شما بگين يا پرنده ها چناب پيام رهايي؟:)

منم ميگم....خب اينم يه نوع الهام از طبيعته...!:)

:) :)

سلام بانو .. بياييد اينجا لطفا http://parsiyar.ir/banoyedashteroya/Feeds/9212487/

به نظرت تنهايي کيف هم داره عزيز؟؟؟ بدخوابي اذيتم مي کنه سنگ صبور جان.

يه وقتايي تنهايي خيلي مي چسبه، بسته به شرايط روحي آدم....يه فکري به حال خودتون بکنين..

عالي بود سنگ صبور

ممنونم بانو...

عقيل صالح

اميد هستم!