سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سنگ صبور

یه مدتیه وقتی ذهنم یه جای خالی پیدا می کنه، صاف میره سراغ انوشه انصاری و اونوقته که هزار تا سوال جور و ناجور پی آبش می شه. یعنی چی میشه که یکی میره تو فضا و می شه اسطوره قرن یکی دیگه می شه مثل خودم یا هزاران نفر دیگه ای که هیچ چیزی نتونسته باعث یه تکون قابل توجه در زندگیشون بشه. انوشه اولین فضا نورد نبود ولی اولین کسی بود که اسمش اینجوری بر سر زبانها افتاد. مسلمن خیلی ها پول دارن ولی جرات به فضا رفتن و تحمل سختی هاشو دارن؟؟ چند شب پیش که تو تلویزیون دیدمش داشت از فضا با همون لباسای عجیب و غریب از رویاهاش می گفت و این که با رویاهاتون زندگی کنید و باور کنید که می تونید بهش برسید. همونطور که در سایتش نوشته:

By reaching this dream I’ve had since childhood, I hope to tangibly demonstrate to young people all over the world that there is no limit to what they can accomplish,

الان  داشتم وبلاگشو می خوندم.یه جوری کنکاش می کردم که انگار می خوام از لابه لای نوشته هاش یه آدم عجیب و غریب بکشم بیرون و بعد با یه چماق بکوبم تو سر خودم که دیدی انقده بی خودی جزع فزع راه انداختی، اون خیییلی فرق داره. و چون خیلی احمقانه بود، عقل و وجدانم دست به یکی شدن و موضع گرفتن که بععله که با تو خیلی فرق داره ولی از کره مریخ که نیومده. اونم یکیه مثل تو منتها با باورهای قویتر از تو، و به قول خودش با یک رویایی که از کودکی همراهش بوده. یادم افتاد به دکتر آزمندیان. تموم چیزی که من ازش فهمیدم این بوده که: "زندگی ما نتیجه تصورات ماست.فقط باید باور ها رو قوی کرد." ولی کو گوش شنوا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به هرحال از او ممنونم چون به خیلی ها این فرصت رو داد که اندکی درنگ کنند و به رویاهایشان بیندیشند.


نوشته شده در دوشنبه 85/7/10ساعت 3:54 صبح گفت و لطف شما ()

Design By : Night Melody