سنگ صبور
می دانم. هوای آنجا خوب است. هر روز پلک هایت را از سنگینی نوری که برآن افتاده باز می کنی. در آنجا روز داری، شب و ماه و خورشید و سوسوی ستاره. نم نمک باران،قطره زلال شبنمی...
اما اینجا، دلم را می گویم، نه روز دارد نه شب. نه ماه و نه ستاره. همیشه تاریک است. تاریک ِ تاریک. پنجره هم ندارد. گاه گاهی هوا طوفانیست...
خلاصه این که حال و احوال خوشی ندارد. همانجا بمانی بهتر است...
نوشته شده در سه شنبه 86/5/16ساعت
12:44 صبح گفت و لطف شما ()
Design By : Night Melody |