سنگ صبور
مهم نیست که مثلا توی چله تابستان مجبور بودی زیر دو تا لحاف رو به قبله بخوابی و باز هم از سرما بلرزی یا آنقدر سرفه کنی تا دل و روده ات به حلقت بچسبد و یا دماغت بشود عینهو آبشار نیاگارا. این هم مهم نیست که چند تا آمپول نوش جان کردی و چند خروار قرص و کپسول و پی آبش سوپ و شوربا و هزار کوفت و زهر مار دیگر خوردی.
مهم این است که سه روز تعطیلاتت زهر مارت شد. مثل خناق توی گلویم گیر کرده این خروس بی محل لعنتی.
پس نوشت: حالا این وسط قیافه آنهایی که پاسوز من شدند و هم تعطیلاتشان حرام شد و هم کم کم دارند آنفولانزایی می شوند دیدن دارد.
نوشته شده در جمعه 86/6/9ساعت
11:29 عصر گفت و لطف شما ()
Design By : Night Melody |